یزدفردا "عباس ابراهیمی خوسفی:جناب آقای میرمحمدی استاندار محترم استان یزد خوش آمدی ولی دیر آمدی که به قول شهریار بزرگ : آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟  هر چند دیر آمدی باز هم خوش آمدی.

 قدمت روری چشم ما   جناب آقای میر محمدی  سالها بود که قانون ملعبه ی دست بازیگرانی شده بود که مکتب ندیده به صدارت رسیدند آنانی که همیشه می خواستند با زبان سرد دروغ قانونمداری کنند در حالیکه خود قانون شکن بودند و با قانون بی قانونی می کردند یادم از سخن زیبای ولتر فیلسوف فرانسوی افتاد ولتر می گوید بزرگترین ظلم استفاده از قانون برعلیه مردم است و مصداق عینی این ظلم جدا نمودن روستاها خوسف ، بشکان و 33 روستا و آبادی دیگر در سال 88  از شهرستان بافق و الحاق به بخش بهاباد ( مردم این روستاها آواره شدند تا بهاباد با جمعیتی معادل 15600 نفر بزرگترین شهرستان ایران شود ) آنهم بدون اطلاع مردم.

آقای استاندار ما که بچه بودیم بزرگان بالای منبر می گفتند علی (ع) کسی بود که  در حکومتش خلخال از پای زنی غیر مسلمان بیرون کشیدند فرمود اگر مومنی از غصه بمیرد ملامتی بر او نیست ،و از نظر من سزاوار و به جاست.(نهج البلاغه خطبه27 ) ای اقیانوس ایستاده عدالت، علی جان برخیز و ببین و بشنو:صحبت از خلخال و  یک پیر زن یهودی نیست،سخن از تجاوز به 35 روستا بافق است که جرمی جز اینکه محروم بودند نداشتند سخن از رنجهایی است که بر دل کشاورزان و ستمدیده گان این روستاها رفت سخن از انسان هاییست که زنده اند  ولی زندگی نمی کنند و هرچه فریاد می زنند فریاد رسی ندارند آنهم در نظامی  که قرار بود در آن عدالت علوی اجرا شود.

"مولا جان کاش بودی می گفتمت که قصه ی امروز خلخال و گردنبند زن یهودی نیست قصه ی تجاوز به سرزمین آباء و اجدادی ماست ای علی بزرگ اگر در زمان حکومتت به یک زن یهودی تعدی شد و خلخال و گردنبندش را گرفتند شاید بشود بر آنان خرده نگرفت چون  یارانت تازه مسلمان بودند و  از اعراب بدوی ، همان اعرابی که وقتی می گفتی از من سوال کنید از عوالم دیگر  می پرسیدند که چند تا ر مو در سر ما است ولی مولا جان  از آنان ادعای مسلمانی آنان گوش فلک را کر کرده و تقوا  را با خود یدک می کشند چرا بی تقوایی کردند؟ مگر اهالی روستاها ی خوسف و بشکان و 33روستای دیگر یهودی بودند که آقایان و مدیران دولت دهم مانند کالایی در انبار مانده   آنها را  فروختند.

مولا جان اگر در حکومتت برای جابجا شدن یک گردننبد و خلخال  مرگ را روا دانستی 1400 سال بعد تعدای از مدیران دولت دهم که دم از تقوا می زدنند بی تقوایی کردند و به سرزمین آباء و اجدادی ما تعدی کردند و همچون صیادی پیروز مندانه پا بر لاشه ی نحیف صید گذاشتند  اینان نمی دانند (بهرام که گور می گرفتی همه عمر ** دیدی که چگونه گور بهرام گرفت).

علی جان می خواستم بگویم بیا و به داد ما برس و لی آقاجان نیا و برگرد این جماعتی که به نام تقوا این چنین بی تقوایی کردند تو را هم تکفیرت می کنند علی جان مولای آوارگان و مظلومان،تو نتوانستی که آه و فغان بیوه زنی را بشنوی و اجابت نکنی کاش دعای مردم این روستا های مظلوم رابشنوی و به فریاد ما برسی یا علی اگر در کربلا کوفیان بی وفا و شامیان پر جفا  سرها را بر نیزه ها کردند این جا نیزه ها را در سر ها می کنندو نمی شود حرف حق گفت اگر هم بگویی با انواع تهمت ها از میدان بیرونت می کنند .

جناب آقای استاندار  الان هم که کمتر می ترسم به امید اینکه خدا و شما که سمبل اعتدال هستید کمک کنید تا فرزندان آینده این روستا ها نگویند چرا در دولت عدالت محور بی عدالتی شد و دولت اعتدال و امید به این ظلم فاحش پایان نداد  ؟ و درپایان مهمان باباطاهر باشید ( نمی دونوم که این درد از که دارم ** همی دونوم که درمانش تویی تو )

آقای استاندار ما را نجات دهید

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا